ضمیر

خوشا آن دم کز استغنای مستی / فراغت باشد از شاه و وزیرم

ضمیر

خوشا آن دم کز استغنای مستی / فراغت باشد از شاه و وزیرم

وبنبشته هایی
در باب فرهنگ و ادب و انسان

۱ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

مدیریت فولاد مبارکه ، به دویست و پنجاه رسانه و سایت و روزنامه نویس میلیاردی هبه کرده است ، چرا ؟

تا نگویند و ننویسند صنایع آب نابود کن ، نباید در کویر باشند یا بدتر ، بنویسند چه کار خداپسندانه ایی کرده ایید زاینده رود را خشکاندید ، از ابتدا هم مسیرش اشتباه بود ، آب کجا و اینجا کجا ؟ اصلن پیشینیان ما اشتباه می کرده اند شهرها و روستاها را در کنار آب بنا می کرده اند .

می بینید ؟

سران زر و زور و تزویر

سردمداران تیغ و طلا و تسبیح

هنوز هم

از آگاهی مردمانِ واقعی ، می ترسند .

از مردم می گیرند ، برای باقی نگهداشتنشان در نادانی و تاریکی خرج می کنند .

در مملکتی که صدا و سیما ، رسانه ملی بی خاصیتش، تیول و قباله محضری طبقه ایی خاص باشد که خلاق نیست و از کشف عوالم جدید واهمه دارد ، رسانه های دیگرش باید هم چنین ، جیره خور انگل‌زاده هایی باشند که نور می خشکانند ، پیشه، می سوزانند ، اندیشه ، باطل می کنند .

ناراحتند که ملت چرا می رود ساحل زاینده رود ، چادری می زند ، سفره ایی پهن می کند ، بساط شب نشینی علم می نماید تا بچه ها بزنند و برقصند و غم دلشان را در آبِ حیات بشورند ، آری برخی شان تا این حد با شادی ایرانیان ، با تفریحات سالمشان با زندگی نرمال خانواده ها دشمنند.

 

دلم به حالِ زارِ  زاینده رود و چهارباغ و سی و سه پل می سوزد.

برای کارون و دریاچه ارومیّه ، برای هیرمند و دریاچه بختگان

برای بخت آدمی

برای رخت ِانسانی

ایران

اصفهان ، آذربایجان ، خراسان ، سیستان ...

 

برای غروب نابهنگام آب و آبادی دراین کُنام  ، برای کوچ اجباری آزادی و شادی از این مرام  ، برای هجرت غریبانه هنر و تعالی  ، برای قهر بدعاقبتِ فهم و ارزش های انسانی از میان این مرز و بوم ِ چهار رنگ ِ دیرسال ولی  رنجور

چه می توان کرد ؟ جز اینکه 

شمعی روشن کنیم ، یاسینی بخوانیم و آهسته بگرییم ؟

۰ نظر ۰۱ شهریور ۰۱ ، ۱۷:۵۹
محمّدرضا پریشی